مردم سراسر دنیا از هوش مصنوعی (Artificial Intelligence) و شایعات پیرامون آن وحشت زدهاند، اما بر خلاف آنچه که فکر میکنیم، امکان دارد هوش مصنوعی ناجی دنیای ما باشد.
هوش مصنوعی احتمالا مهمترین و بهترین اختراعی است که تمدن ما تاکنون داشته است؛ همسطح با اختراع برق و میکروچیپها و شاید فراتر از آنها.
شاید این موضوع برای شما عجیب به نظر برسد، اما بهتر است کمی صبور باشید و زود قضاوت نکنید. آنچه عموم مردم در حال حاضر بهعنوان هوش مصنوعی میشناسند، تصویری نادرست و خدشهدار از آن است.
ابتدا بیایید هوش مصنوعی را تعریف کنیم؛ برنامهای مبتنی بر علوم ریاضیات و برنامهنویسی است که به کامپیوترها و ابزارهای محاسباتی یاد میدهد چگونه دانش بشری را بفهمند، ترکیب کنند و چیزهای جدید خلق کنند؛ درست همانطوری که انسانها عمل میکنند.
وقتی میگوییم برنامه کامپیوتری یعنی درست مثل همه برنامههای کامپیوتری نیاز به راهاندازی، ورودی و پردازش دارد و مثل باقی برنامهها تحت مالکیت انسان راهانداری و کنترل میشود.
خروجیهای هوش مصنوعی در زمینههای متعددی همچون برنامهنویسی، پزشکی، حقوق و هنرهای خلاقانه کاربرد دارد. طبق این تعریف، تاریخچه هوش مصنوعی و برخلاف تعریف و باور عمومی و آنچه در فیلمهای سایبرپانکی دیدهایم، AI همان نرمافزارهای مخرب و رباتهای آدمکش نیست که میخواهد همه چیز را نابود کند.
اگر بخواهیم تعریف کوتاهتری از هوش مصنوعی ارائه دهیم، میتوان گفت هوش مصنوعی چیزی است که میتواند هر آنچه برای ما مهم است را بهتر کند.
چرا هوش مصنوعی میتواند هر آنچه برای ما مهم است را بهتر کند؟
طبق نتایجی که طی هزاران تحقیق گسترده در سالیان اخیر بهدست آمده است، انسانهای باهوشتر نتایج بهتری در زمینههای مختلف از جمله تحصیلات دانشگاهی، شغل، درآمد، خلاقیت، سلامت فیزیکی، طول عمر، یادگیری مهارتهای جدید، فهم دیگران و رضایت از زندگی داشتهاند.
انسان در طول هزاران سال همواره از هوش خود برای ساختن جهانی بهتر و بهتر استفاده کرده است؛ بدون بهرهمندی از هوش انسانی و توجه به این واقعیت که ما همواره در حال باهوشترشدن بودهایم، پیشرفت در زمینههایی همچون فناوری، ریاضیات، فیزیک، شیمی، پزشکی، انرژی، ساختوساز، حملونقل، ارتباطات، هنر، موسیقی و فرهنگ امکانپذیر نبود و شاید اگر این ویژگی در انسان وجود نداشت، همچنان در کلبههای گلی و خاکی زندگی میکرد و حتی برای تامین نیازهای اولیه خود دستوپا میزد، اما با بهره از هوش خود کیفیت سطح زندگیاش را هزاران برابر بهبود داده است.
حال آنچه هوش مصنوعی بهعنوان یک ابزار به ما ارائه میدهد، این است که میتوانیم از آن برای بهرهوری بیشتر هوش انسانی و رشد سریعتر و وسیعتر در تمام زمینههایی که به آن اشاره کردیم همچون علم و فناوری، کمک بسیار بگیریم.
کاربردهای واقعی هوش مصنوعی در دنیای آینده
برای اینکه بهتر متوجه شویم هوش مصنوعی در عصر جدید چه کاربردهایی ممکن است داشته باشد، به مثالهای زیر توجه کنید.
مربی هوش مصنوعی برای کودکان
فرض کنید هر کودک مربی هوش مصنوعی خواهد داشت که بینهایت صبور، مهربان، دانا و کمککننده باشد. این مربی هوش مصنوعی در هر مرحله از رشد کودک او را به سمت پتانسیلی که دارد یاری خواهد کرد و با عشق بینهایت ماشینی خود، در کنار کودک حضور خواهد داشت. توجه کنید که قرار نیست مربی هوش مصنوعی جای والدین کودک را بگیرد، بلکه به آنها برای رشد بهتر فرزندانشان و بهرهوری بیشتر کمک میکند.
مشاور هوش مصنوعی
هر فرد یک دستیار، مربی یا مشاور هوش مصنوعی خواهد داشت که بسیار دقیق، باتجربه و همراه خواهد بود. این دستیار هوش مصنوعی در تمامی فرصتها و چالشهای زندگی حضور خواهد داشت و باعث بهبود نتایج هر فرد خواهد شد.
رشد چشمگیر اقتصادی و جهش کیفیت و رفاه مادی
میزان رشد بهرهوری با کمک گرفتن از هوش مصنوعی در سراسر اقتصاد به طرز چشمگیری شتاب خواهد گرفت. این امر منجر به رشد اقتصادی، ایجاد صنایع و شغلهای جدید و افزایش دستمزد خواهد شد؛ در نتیجه دورهای جدید از رفاه مادی بالاتر در سراسر دنیا خواهیم داشت.
کشفهای علمی، فناوری و تولید داروهای جدید به طرز چشمگیری گسترش خواهند یافت؛ زیرا هوش مصنوعی به ما کمک خواهد کرد قوانین طبیعت را بهتر کدگشایی کنیم و از آنها برای منافعمان بهرهبرداری کنیم.
تحقق ایدههای خلاقانه و هنری در زمان کمتر و مقیاس بزرگتر
هنرهای خلاقانه وارد دورهای طلایی خواهند شد؛ زیرا هنرمندان، موسیقیدانان، نویسندگان و فیلمسازان با استفاده و کمک گرفتن از آن قادر خواهند بود، ایدهها و خیالپردازیهای خود را با سرعت بیشتر و مقیاسی بزرگتر از همیشه به واقعیت بدل کنند.
کاهش تلفات جنگها
هر جنگی با تصمیمات وحشتناک رهبران انسانی با نیروی عقلایی بسیار محدود و تحت فشار شدید و با اطلاعات حداقلی آغاز میشود. در عصر پیش رو فرماندهان نظامی و رهبران سیاسی مشاورانی از جنس هوش مصنوعی خواهند داشت که در تصمیمگیریهای استراتژیک به آنها کمک خواهند کرد و به این ترتیب ریسک، خطا و کشتهها به حداقل خواهد رسید.
دلیل ترس ما از هوش مصنوعی چیست؟
برخلاف مزایایی که هوش مصنوعی دارد و با هم مرورشان کردیم، باور عمومی چیز دیگری است؛ مردم اعتقاد دارند که هوش مصنوعی ترسناک است، قرار است همه را به کشتن دهد، شغل مردم را قبضه کند و در آخر زندگی انسانها را به نابودی بکشاند. البته که این ترس و باور فقط مربوط به امسال و سال پیش و هوش مصنوعی نیست؛ بسیاری از چیزها مانند برق، خودرو، رادیو، اینترنت و مواردی از این دست در ابتدای معرفی و اختراعشان میان مردم مخالفانی داشتند و افراد با ترس و شک با آنها روبهرو میشدند، اما هراس اخلاقی و ترسی که در مورد هوش مصنوعی وجود دارد، بیمنطق است. این نوع از ترس معمولا به جای اینکه کمککننده باشد باعث انحراف از واقعیت و ایجاد وحشت میشود و نمیگذارد با مشکلات واقعی مواجه شویم و سعی کنیم آن را حل کنیم.
همین ترس و وحشت مردم باعث شده افراد به ظاهر خیرخواه جامعه و قهرمانانی پیدا شوند و از این ترس سوء استفاده کنند. این افراد خواهان اقدامات سیاسی، اعمال محدودیتها، مقررات و قوانین جدید در زمینه هوش مصنوعی هستند؛ اما این افراد واقعا قهرمانان جامعهاند یا ادای قهرمانان را در میآورند؟
ممنوعیت الکل و شباهت آن به مخالفت با هوش مصنوعی
آمریکا در دهه ۱۹۲۰ فروش و مصرف الکل را ممنوع کرد و طی این فرایند ۲ دسته حزب تشکیل شد؛ تعمیددهندهها (Baptists) و قاچاقچیان (Bootleggers).
تعمیددهندهها اشخاص عموما مذهبی بودند که ایرادشان به آزادی الکل این بود که بنیانهای انسانی را تحت تاثیر قرار میدهد و بایستی محدودیتها، مقررات و قوانین جدیدی وضع شود که از فاجعه اجتماعی جلوگیری شود.
قاچاقچیان هم کسانی بودند که خواهان محدودیتها، مقررات و قوانین جدیدی بودند، اما به این دلیل که این قوانین و محدودیتها باعث ایجاد انحصار و منافع بیشتر از طریق فروش غیرقانونی و قاچاقی الکل برای آنها میشد.
حال همین موضوع نیز برای هوش مصنوعی به وجود آمده و عدهای نگرانیهای غیرمنطقیای در مورد آینده بشر در سایه حضور هوش مصنوعی دارند، ولی بیشک بعضی از آنها همان قاچاقچیان هستند. این افراد شامل مدیران عامل شرکتهایی بعضا وابسته و مورد تایید دولت هستند که با ایجاد موانع نظارتی و محدودیتها، خودشان کارتلی از فروشندگان هوش مصنوعی را تشکیل میدهند. این انحصارطلبی و کسب سودهای هنگفت، منجر به حذف رقبا و شرکتهای کوچک میشود که به تشکیل انحصار دامن میزند. دقیقا مشابه همان بانکهای بسیار بزرگی که با انحصارطلبی رشد کردهاند و حال برای شکستخوردن بیش از اندازه بزرگاند؛ در قالب یک نرمافزار به نام هوش مصنوعی، اما با همان ماهیت و رویکرد.
اما همیشه و در نهایت قاچاقچیان آنچه را میخواهند به دست میآورند؛ در دست گرفتن کنترل نظارتی، انحصارطلبی و جلوگیری از رقابت آزاد و در نهایت تشکیل کارتل. به این ترتیب تعمیددهندهها در حیرت میمانند که چطور تمام تلاشهایشان برای بهبود شرایط اجتماعی به هیچ جا نرسیده است.
این مثال در مورد سال ۲۰۰۸ و بحران بانکی آمریکا نیز صادق است. جایی که بعد از این بحران، تعمیددهندهها عنوان کردند که بایستی دست به اقداماتی بزنیم که از ایندست مشکلات باز هم در آینده رخ ندهد و منجر به تصویب قانون Dodd-Frank Act of 2010 شد، اما در عمل این پیروزی تعمیددهندهها به تصرف قاچاقچیان یا همان بانکهای بزرگ درآمد و منجر به تشکیل نسخه بزرگتری از بانکها شد، همانهایی که به اصطلاح آنقدر بزرگاند که ورشکستشدنشان غیرممکن است.
بنابراین در عمل حتی زمانی که تعمیددهندهها به واقع دغدغهمند باشند و نیتشان هم اصلاح باشد، بهعنوان پوششی برای قاچاقچیان منفعتطلب و تبهکار استفاده میشوند. این فرآيند در حال حاضر برای تنظیم قوانین و محدودیتها پیرامون موضوع هوش مصنوعی در حال رخ دادن است.
در ادامه باهم به بررسی بیشتر شبهات و ترسهایی میپردازیم که باور عمومی مسموم از تلاشهای تعمیددهندهها و قاچاقچیان دچار آن هستند.
آیا هوش مصنوعی ما را خواهد کشت؟
ترس اصلی و نخستین نگرانی درباره هوش مصنوعی این است که هوش مصنوعی تصمیم میگیرد بشر را نابود کند. با این حال، این باور اشتباه است؛ زیرا هوش مصنوعی موجود زندهای نیست که هدف خود را داشته باشد. هوش مصنوعی ماشینی است که توسط انسان ساخته و کنترل میشود. اگرچه برخی از افراد با قوت بر خطرات کشنده هوش مصنوعی تاکید میکنند، مواضع آنها بهعنوان نظراتی غیرعلمی و افراطی در نظر گرفته میشود. با وجود جلب توجهی که این نگرشهای افراطی به خود اختصاص میدهند، باورهای این چنینی نباید آینده قوانین و نظرات جامعه را شکل دهند.
آیا هوش مصنوعی جامعه را نابود خواهد کرد؟
خطر دومی که به طور گستردهای درباره هوش مصنوعی مطرح میشود، این است که هوش مصنوعی با تولید خروجیهایی که به اصطلاح «مخرب» هستند، حتی اگر به صورت مستقیم ما را به قتل نرساند، جامعه ما را خراب میکند و عمیقا به بشریت آسیب میرساند.
یکی از خطرات هوش مصنوعی برای جامعه از دید بسیار، همسانی هوش مصنوعی است. همسانی با چه چیزی؟ با ارزشهای انسانی. اصطلاح «همسانی هوش مصنوعی» به همسان و منطبقشدن هوش مصنوعی با ارزشهای انسانی و سوء استفاده از آن علیه جامعه اشاره دارد؛ مانند مسائل موجود در شبکههای اجتماعی که حول محور اعتماد و امنیت است و در همین راستا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی تحت فشار فراوانی از سوی نهادهای قانونگذاری قرار گرفتهاند. اعمال محدودیت و سانسور بر انواع مختلفی از محتوا، به ویژه سخنان نفرتانگیز و اطلاعات با این هدف که کاربران را از خطرات و انحرافات اجتماعی حفظ کنند.
هوش مصنوعی شغل بسیاری از انسانها را نابود خواهد کرد
درک نادرست نظریه ثابت بودن مقدار کمی کار در اقتصاد (Lump of Labor Fallacy Assumption) یکی از اشتباهات اساسی کسانی است که از هوش مصنوعی و از دست دادن شغلشان به واسطه هوش مصنوعی میترسند. این ترس نشان از عدم درک این موضوع دارد که با بهکارگیری فناوری در تولید، رشد بهرهوری رخ میدهد که منجر به کاهش قیمتها برای کالاها و خدمات میشود. با کاهش قیمتها، قدرت خرید مردم افزایش مییابد و در نتیجه تقاضای بیشتر، صنایع و شغلهای جدید را ایجاد میکند. علاوه بر این، افزایش دستمزد معمولا نتیجه افزایش بهرهوری است که این موضوع بهرهبرداری از فناوری را جهت رشد بهرهوری در صنایع تشویق میکند.
در نتیجه، به جای ترسیدن از هوش مصنوعی به عنوان نابودکننده شغلها، باید قدرت آن را در انقلاب در اقتصاد، تحریک رشد و بهبود کلیت رفاه جامعه تشخیص دهیم؛ این گزاره که هوش مصنوعی به بخشی جدایی ناپذیر از آینده تبدیل میشود ناگزیر است و چه بهتر که خود را با آن همراه کنیم.
هوش مصنوعی منجر به شکاف طبقاتی شدیدتر خواهد شد
ترس از آنکه هوش مصنوعی به نابرابریهای فلجکننده در ثروت منجر شود، اغلب با استناد به نظریات مارکسیستی درباره بورژوازی (دسته بالاترِ ثروت در جامعه، افراد مرفه و سرمایهدار) و پرولتاریا (طبقه مولد سرمایه همچون کشاورزان و کارگران ساده) مطرح میشود. نظریهای که بر این باور استوار است که تاریخ جوامع، تاکنون تاریخ مبارزه طبقاتی بوده است و در دنیای حاضر، دو طبقه بورژوازی و پرولتاریا وجود دارند و کشمکشهای این دو، تاریخ را رقم خواهد زد. با این حال، این ادعا واقعیت رشد و توسعه فناوری و انگیزههای مالکان فناوری را نادیده میگیرد. این نظریه ناقص است؛ زیرا در نظر نمیگیرد که مالکان فناوری علاقهمند به فروش محصولات خود به مشتریان بیشتری هستند. بزرگترین بازار برای هر محصول جمعیت کل جهان است. بنابراین، فناوریهای آینده مانند هوش مصنوعی، حتی آنهایی که در ابتدا به هدفشان مشتریانی با درآمدهای بالا هستند، به سرعت گسترش مییابند تا به بازاری بزرگتر، شامل افراد با توانمندیهای اقتصادی متفاوت برسند.
مثالی از این موضوع، «برنامه مخفی» ایلان ماسک برای تسلا بود. برنامه او در شرکت تسلا «تولید و عرضه اتومبیلهای اسپرت گرانقیمت برای ثروتمندان در شروع کار و به تدریج ساختن مدلهایی با قیمت مقرونبهصرفهتر برای کل جمعیت جهان» بود. با هدفگیری بازار بزرگتر، ماسک سود خود را بیشینه کرد و در حال حاضر ثروتمندترین فرد جهان است. شرکتهای پشت فناوریهایی مانند برق، رادیو، کامپیوتر، اینترنت، تلفن همراه و موتورهای جستجو تلاش میکنند قیمتها را پایین بیاورند و آنها را برای افراد بیشتری قابل دسترس کنند.
در نتیجه، نهتنها هوش مصنوعی نابرابری را تشدید نمیکند، بلکه میتواند باعث کاهش آن شود. نگرانی اصلی باید این باشد که هوش مصنوعی به طور موثری برای مقابله با نابرابری استفاده شود و نباید مانع بهرهبرداری از آن شد. شواهد تاریخی و پویایی بازار نشان میدهد که فناوری به جای تمرکز ثروت در دستان افراد معدودی، پتانسیل این را دارد که به افراد و جامعه سود برساند و مردم از منافع آن بهرهمند شوند.
تاکنون توضیح دادیم که چرا چهار خطر از پنج خطری که درباره هوش مصنوعی گمانهزنی میشود، نمیتواند درست باشد. هوش مصنوعی موجودی زنده نخواهد شد و ما را نابود نخواهد کرد، هوش مصنوعی جامعهمان را نابود نمیکند، هوش مصنوعی باعث بیکاری جمعی نخواهد شد و هوش مصنوعی باعث افزایش نابرابری فلجکننده نخواهد شد. حالا به پنجمین خطر که با آن موافقیم، بپردازیم.
کمک هوش مصنوعی به آدمهای بد
هوش مصنوعی میتواند فرآیند انجام کارهای بد را برای افراد بد سادهتر کند، اما ممنوع کردن هوش مصنوعی راهحل عملی نیست. هوش مصنوعی مانند ریاضیات و کدنویسی، به طور گسترده در دسترس است و سعی بر کنترل آن به صورت جهانی نیاز به تدابیری بسیار شدید دارد که باعث نابودی جامعه میشود. به جای آن، میتوانیم به دو روش ساده به این خطرات پاسخ دهیم.
اولا، قوانینی که اکثرا اعمال مضر مرتبط با هوش مصنوعی را به عنوان جرم تشدید میکنند، در حال حاضر وجود دارند. هک سیستمهای امنیتی، سرقت از بانکها، ساخت سلاحهای بیولوژیکی و ارتکاب عملیات تروریستی همه غیرقانونی هستند. باید تمرکز خود را بر جلوگیری و اقدامات قضایی در برابر این جرایم متمرکز کنیم. اگر تهدیدات جدید بهوجود بیایند، میتوانیم قوانین خود را متناسب با آنها تغییر دهیم.
همچنین میتوانیم از هوش مصنوعی به عنوان ابزار دفاعی استفاده کنیم. قابلیتهایی که هوش مصنوعی را در دست بداندیشان خطرناک میسازد، میتواند توسط افراد نیکوکار به عنوان وسیلهای برای جلوگیری از وقوع امور بد بهرهبرداری شود. به عنوان مثال، برای مقابله با گسترش محتوای جعلی تولیدشده توسط هوش مصنوعی، میتوانیم سیستمهایی را توسعه دهیم که به افراد این امکان را بدهند تا تایید اصالتشان را از طریق امضای رمزنگاری و کمک گرفتن از بلاکچین انجام بدهند. با استفاده از هوش مصنوعی در حوزه دفاع سایبری، دفاع بیولوژیکی و مبارزه با تروریسم، میتوانیم جهان را ایمنتر کنیم.
خطر اصلی؛ عدم توسعه سریع هوش مصنوعی
توسعه هوش مصنوعی محدود به جوامع آزاد مانند غرب نیست؛ حزب کمونیست چین نیز به طرز چشمگیری در هوش مصنوعی در حال سرمایهگذاری است. چین دیدگاهی متفاوت درباره هوش مصنوعی دارد و آن را برای کنترل استبدادی جمعیت خود استفاده میکند. هدف آنها گسترش استراتژی هوش مصنوعی خود در سراسر جهان است، به خصوص از طریق شبکههای 5G، طرح کمربند و جاده (Belt and Road Initiative طرحی عظیم چین که ترکیبی از جاده ابریشم و مسیرهای دریایی است) و برنامههای مصرفی مانند تیکتاک که به عنوان نمایندههایی برای کنترل متمرکز هوش مصنوعی آنها عمل میکنند.
بزرگترین خطر این است که چین در هوش مصنوعی به قدرتی جهانی تبدیل شود در حالی که ایالات متحده آمریکا و غرب عقب بیافتند.
برای مقابله با این مسئله، به استراتژی روشنی نیاز داریم. به طور ساده میتوان گفت اگر ما یعنی آمریکا و غرب برنده شویم، چین میبازد؛ یعنی تنها در صورتی میتوان با چین و رشد فزاینده آن در هوش مصنوعی رقابت کرد که با حداکثر توان به توسعه سریع هوش مصنوعی بپردازیم. هدف باید ایستادگی آمریکا در مقابل چین و ایجاد برتری در فناوری زمینه هوش مصنوعی باشد. از طریق این کار، میتوانیم از فواید هوش مصنوعی برای اقتصاد، بهرهوری و ظرفیت انسانی بهره ببریم. این استراتژی نهتنها خطرهای واقعی هوش مصنوعی را کاهش میدهد، بلکه اطمینان حاصل میکند که زندگی ما تحت تاثیر دیدگاه تیره چین قرار نمیگیرد.
باید به شرکتهای پیشرفته هوش مصنوعی اجازه داد با سرعت و با تلاش رقابتی AI را توسعه دهند. آنها نباید با امتیازهایی که حکومت به شرکتهای بزرگ میدهد، همراه شوند و همچنین از کمکهای دولتی نیز بهره نبرند.
هوش مصنوعی منبعباز میتواند با شرکتهای بزرگ AI و شرکتهای پیشرفته رقابت کند و آزادانه توسعه یابد. نباید هیچ مانع قانونی برای توسعه هوش مصنوعی منبعباز وجود داشته باشد. حتی اگر هوش مصنوعی منبعباز نتواند توسعه جدی یابد، دسترسی گسترده به آن نعمتی برای دانشجویان در سراسر جهان است که آنها را قادر به یادگیری و استفاده از هوش مصنوعی میسازد که فرصتی بزرگ است.
برای تعدیل خطر استفاده افراد نادرست از هوش مصنوعی، دولتها در همکاری با بخش خصوصی باید با قدرت از خطرهای محتمل جلوگیری کنند.
پرسش و پاسخ (FAQ)
هوش مصنوعی میتواند به افزایش بهرهوری، رشد درآمد انسانها، کمک به کاهش شکاف طبقاتی با ایجاد رفاه بیشتر و همراهی در زمینههایی همچون مربی کودکان و مشاوران سیاسی به انسانها کمک کند.
کمک شایانی که هوش مصنوعی به افزایش بهرهوری و در نتیجه کاهش هزینه تولید میکند، باعث افزایش تقاضا و در نتیجه بیشتر شدن صنایع و شغلهای جدید میشود.
جمعبندی
هوش مصنوعی بر خلاف باور عمومی برای بشریت طی سالهای پیش رو بسیار کمککننده خواهد بود. با هوش مصنوعی میتوان بهرهوری بیشتری را زمینههای مختلف علمی و صنعتی شاهد بود که این امر موجب بهبود کیفیت زندگی انسانها در سراسر جهان خواهد شد. همانطور که باهم مرور کردیم هوش مصنوعی میتواند به افزایش برابری اقتصادی بین عموم مردم در سراسر جهان نیز کمک کند و نگرانیهای شغلی را نه تنها بیشتر نکند، بلکه در جهت کاهش دغدغه انسانها برای داشتن شغل بهتر و درآمد بیشتر کمک کننده باشد.
منبع: میهن بلاکچین