تاثیر هوش مصنوعی بر افزایش نابرابری اجتماعی

با دوستان خود را به اشتراک بگذارید:
اقتصاددانی به‌نام ینگیینگ معتقد است هوش مصنوعی باعث انتقال قدرت کارگران به‌ ثروتمندان می‌شود.
OpenAI در اواخر نوامبر ۲۰۲۲ چت‌بات ChatGPT را معرفی کرد و بدین‌ترتیب، جدیدترین فناوری هوش مصنوعی را دردسترس عموم قرار داد. اکنون با گذشت چند ماه از انتشار عمومی این چت‌بات، ایتالیا استفاده از آن را به‌دلیل نگرانی‌های مرتبط با حفظ حریم خصوصی ممنوع کرده است. برخی چهره‌های برجسته‌ی فناوری نیز خواستار توقف توسعه‌ی هوش مصنوعی شده‌اند و حتی محققان اعلام کرده‌اند باید از همین‌حالا آماده‌ی حمله‌ی هوایی به مراکز داده‌ی مرتبط با هوش مصنوعی باشیم.

اکنون با استقرار سریع هوش مصنوعی، تأثیرات آن بر جوامع انسانی و اقتصادی در کانون توجهات قرار گرفته است. حال سؤال این است که فناوری مذکور نقشی در بهره‌وری و رشد اقتصادی ایفا خواهد کرد؟ آیا هوش مصنوعی آغازگر عصر خودکارسازی کارها برای همه خواهد بود یا صرفاً باعث افزایش نابربرای‌های کنونی میان انسان‌ها خواهد شد؟ این تکنولوژی چه تأثیری بر نقش انسان در جهان خواهد گذاشت؟

اقتصاددانان از سال‌ها قبل برای پاسخ‌گویی به پرسش‌های یادشده مشغول مطالعه هستند. بررسی نتایج تحقیقات اقتصاددانان در سال ۲۰۲۱ نشان می‌دهد هنوز پاسخ قاطعی برای این پرسش‌ها وجود ندارد.

چشم‌انداز بزرگ اقتصادی هوش مصنوعی

در‌حدود نیم قرن گذشته، کارگران سرتاسر جهان بخش کوچکی از درآمد کل هر کشوری را به‌ خود اختصاص داده‌اند و درمقابل رشد بهره‌وری در این بازه‌ی زمانی کُند شده است. در این‌جا، منظور از بهره‌وری این است که با نیروی کار مشخص و مقدار معینی از مواد‌اولیه چه میزان محصول می‌توان تولید کرد. در این دوره‌، تحولات بزرگ در ساخت و پیاده‌سازی فناوری اطلاعات و اتوماسیون را نیز شاهد بوده‌ایم.

بیشتر بخوانید  تصمیم متا برای استفاده از هوش مصنوعی مولد برای ساخت تبلیغات هدفمند

بهبود فناوری با هدف افزایش بهره‌وری انجام می‌شود. شکست آشکار انقلاب کامپیوترها در ارائه‌ی این دستاوردها مسئله‌ای است که اقتصاددانان آن را پارادوکس سولو می‌نامند.

آیا هوش مصنوعی به رکورد طولانی‌مدت بهره‌وری جهانی پایان خواهد داد؟ اگر پاسخِ این پرسش مثبت است، چه کسی از مزیت‌های آن استفاده خواهد کرد؟ درحال‌حاضر، این سؤالات ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده‌اند.

درحالی‌که شرکت‌های مشاوره اغلب از هوش مصنوعی به‌عنوان نوش‌داروی اقتصادی یاد می‌کنند، سیاست‌گذاران بیشتر نگران ازدست‌دادن مشاغل مختلف هستند. بدین‌ترتیب، جای تعجب نیست که اقتصاددانان دیدگاهی محتاطانه‌تر درباره‌ی هوش مصنوعی دارند.

تغییرات بزرگ اقتصادی با سرعت زیاد

شاید بزرگ‌ترین دلیل احتیاط اقتصاددانان در مواجهه با هوش مصنوعی قطعیت بزرگ درباره‌ی مسیر آینده‌ی این فناوری باشد. این تکنولوژی درمقایسه‌با جهش‌های بزرگ فناوری قبلی ازجمله راه‌آهن و حمل‌نقل موتوری و ادغام کامپیوترها با زندگی انسان‌ها، می‌تواند با سرعتی بسیار بیشتر گسترش یابد و برای دستیابی به این هدف سرمایه‌گذاری کمتری نیاز دارد.

استفاده از هوش مصنوعی تا حدود زیادی انقلاب نرم‌افزاری به‌حساب می‌آید. درحال‌حاضر، بسیاری از زیرساخت‌های موردنیاز این فناوری ازجمله دستگاه‌های محاسباتی و شبکه‌ها و سرویس‌های ابری دردسترس قرار دارند. بدین‌ترتیب، به راه‌اندازی اولیه‌ی پیش‌نیازهای هوش مصنوعی نیازی نیست و اکنون چت‌باتی مثل ChatGPT و انبوهی دیگر از ابزارهای هوش مصنوعی مشابه آن به‌سرعت در حال گسترش هستند.

دسترسی و استفاده از هوش مصنوعی نسبتاً ارزان است و همین موضوع باعث می‌شود بسیاری از موانع در مسیر توسعه‌ی فناوری مذکور برداشته شود؛ البته چنین شرایطی باعث می‌شود بحث‌های مهمی درباره‌ی دامنه‌ی تأثیرات هوش مصنوعی مطرح شود.

مدل‌سازی تغییرات پیچیده و ریشه‌ای ناشی از تأثیرات هوش مصنوعی در اقتصاد نهایتاً مشکلاتی ایجاد خواهد کرد که هنوز کسی با آن‌ها موجه نشده است. همچنین، اقتصاددانان نمی‌توانند بدون این نوع مدل‌سازی‌ها درباره‌ی تأثیرات احتمالی هوش مصنوعی بر اقتصاد دقیقاً اظهارنظر کنند.

اگرچه اقتصاددانان دیدگاه‌های متفاوتی درباره‌ی تأثیر هوش مصنوعی دارند، همه‌ی آنان باور دارند این فناوری می‌تواند نابرابری میان انسان‌ها را افزایش دهد. یکی از نمونه‌های احتمالی این مسئله می‌تواند افزایش انتقال قدرت از نیروی کار به سرمایه‌داران باشد؛ شرایطی که باعث تضعیف نهادهای کاری نیز خواهد شد. این سناریو می‌تواند پایه‌ و اساس‌ مالیاتی را نیز تضعیف کند و ظرفیت دولت را برای توزیع مجدد عدالت اجتماعی کاهش دهد.

به‌نوشته‌ی گیزمودو، اکثر مطالعات تجربی نشان می‌دهند هوش مصنوعی به‌طور‌کلی به ازدست‌رفتن مشاغل انسانی منجر نخواهد شد؛ البته این فناوری می‌تواند درآمد نیروهای کار کم‌مهارت را کاهش دهد و درنتیجه، سطح نابرابری در جامعه افزایش خواهد یافت. علاوه‌براین، رشد بهره‌وری ناشی از هوش مصنوعی باعث توزیع مجدد مشاغل و تجدید ساختار کسب‌وکارها می‌شود و این تغییرات می‌تواند بر افزایش نابرابری‌ در داخل هر کشور و نابرابری میان کشورهای مختلف بسیار تأثیرگذار باشد.

کنترل نرخ پذیرش فناوری هوش مصنوعی احتمالاً سرعت بازسازی اجتماعی و اقتصادی را کاهش خواهد داد و درنتیجه، باعث ایجاد دوره‌ای طولانی‌مدت برای تعدیل بازندگان و ذی‌نفعان خواهد شد. دولت‌ها در مواجهه با ظهور ربات‌ها و هوش مصنوعی می‌توانند نابرابری درآمدزایی و اثرهای منفی آن را با اتخاذ سیاست‌هایی کاهش دهند که هدفشان کاهش نابرابری فرصت‌ها است.

با تسلط هوش مصنوعی چه چیزی برای انسان‌ها باقی خواهد ماند؟

جفری ساکس، اقتصاددان معروف می‌گوید: «آنچه بشر در عصر هوش مصنوعی می‌توانند انجام دهند، انسان‌بودن است؛ زیرا این همان کاری است که ربات‌ها یا هوش مصنوعی نمی‌توانند انجامش دهند.»

ظهور هوش مصنوعی اقتصاددانان را به چالش می‌کشد تا بازنمایی‌های پیچیده‌تری از انسان‌ها و عوامل اقتصادی ایجاد کنند. دو اقتصاددان آمریکایی به نام‌ دیوید پارکز و مایکل ولمن اشاره کرده‌اند دنیایی مملو از عوامل هوش مصنوعی درمقایسه‌با دنیای انسان‌ها می‌تواند بیشتر شبیه تئوری اقتصادی رفتار کند. هوش مصنوعی درمقایسه‌با انسان به مفروضات ایدئال عقلانی بهتر احترام می‌گذارد.

منبع: زومیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *