فیلمهای علمی تخیلی و داستانهای آخرالزمانی به ما آموختند که از روباتها و اربابان هوش مصنوعی که به طرز موذیانهای در پشت صحنه کار میکنند تا نسل بشر را تحت سلطه خود درآورند، بترسیم. با افزایش سریع برنامههای هوش مصنوعی موجود برای خلق هنر، نوشتن، کدزنی و موارد دیگر، خاطرات قدیمی با نوعی امید پرشور مخلوط میشوند.
احتمالات پیشروی ما و آینده هوش مصنوعی حیرتانگیز هستند، اما این احتمالات بدون تاثیر روانی روی انسانها نیستند. در ادامه نگاهی کوتاه به این تأثیرها داریم.
چه کسی بیشتر نگران هوش مصنوعی است؟
آیا نگرانی درباره هوش مصنوعی یک امر نسلی است؟ بزرگسالان جوانتر فناوری را به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از زندگی روزمره، یادگیری و تجارت خود میپذیرند. با این حال، انقلاب دیجیتال این روزها همه جنبههای تجارت و زندگی را تحت تأثیر قرار داده است و در نتیجه تعداد کمی به تعاملات آنالوگ و رو در رو چنگ میزنند.
افرادی که بیش از همه نگران امروز و فردای هوش مصنوعی هستند، کسانی هستند که آن را به طور کامل درک نمیکنند. سیستمهای مولد مانند ChatGPT منابع جدیدی از اطلاعات و تعامل ارزشمند را در اختیار ما میگذارند. آنها هرچند برخی مشاغل را میدزدند، اما فرصتی برای مشاغل جدید یا بهبودهای عملیاتی مشاغل فعلی را نیز فراهم میکنند.
آیا سیستمهای هوش مصنوعی روانشناسی خاص خود را دارند؟
هر سیستمی که توسط انسان ساخته میشود تحت تأثیر باورها، ارزشها، دانش و درک خالق خود است. با این حال، توانایی هوش مصنوعی در جستجوی دانش جدید، تصمیم گیری و دلیلیابی باعث میشود که این تکنولوژی به طور فزایندهای به عنوان موجودیت مستقل پذیرفته شود.
افرادی که سوالها را در برنامههای متنی تایپ میکنند و پاسخهای ظاهراً سنجیدهای دریافت میکنند، منطق برنامه را میپذیرند و به آن اعتماد میکنند، نه افراد پشت سر و سازنده آن را. این کمک میکند که چتباتها از تعاملات انسانی مانند اخلاق خوب و متفکر بودن تقلید کنند. برخی این را مفید و آرامش بخش میدانند در حالی که برخی دیگر پدیدهای را تجربه میکنند که به نظرشان خوشایند نیست.
توقعات زیاد منجر به اعتماد و ناامیدی میشود
هر بار که تلفن خود را بر میدارید، طبق دستور تماس برقرار میکند. شما به گوگل میروید و جستجو میکنید و اطلاعات مورد نیاز را به شما میدهد. هر قطعه فناوری که اکنون نقش برجستهای در زندگی مدرن ایفا میکند مورد اعتماد است زیرا اغلب درست، مشخص و مطابق انتظار کار میکند. هوش مصنوعی در حال ظهور در آستانه بین ترس و اعتماد قرار دارد.
مردم انتظار دارند که کار کند و بهترین نتایج را برای هر درخواستی که در برنامه وارد میشود، بدهد. این تا حدی ناشی از پذیرش عمومی فناوری و همچنین ناآگاهی از ضعفهای فعلی آن است. برای مثال، نسخه رایگان ChatGPT هنوز از دادههای ورودی چند سال گذشته استفاده نمیکند. این میتواند به طور جدی بر پاسخها یا محتوای تولید شده تأثیر بگذارد.
زمانی که هوش مصنوعی نتواند آنچه را که کاربر میخواهد ارائه کند، احتمالاً واکنش منفی شدیدی را تجربه میکند. باید به خاطر سپرد هوش مصنوعی به اندازه یک فرد آزادی عمل ندارد. فناوری قرار نیست اشتباه کند، اما مردم به جای اتخاذ رویکردی نرم نسبت به کودکی که هنوز در مدرسه است – اینجا هوش مصنوعی – اساساً کل سیستم معیوب میدانند و آن را رها میکنند.
در حالی که برداشتها و پذیرش هوش مصنوعی بسیار متغیر و وابسته به عوامل مختلفی است، یک چیز واضح است. با پیشرفت فناوری، سیستمها بهتر و هوشمندتر میشوند و میتوانند خود را شبیه انسان نشان دهند. این اجتنابناپذیر است و افرادی که در حال حاضر با ترس و عدم اطمینان به آینده نگاه میکنند اگر نمیخواهند عقب بمانند باید خود را وفق دهند.